بایگانی دسته: وب‌نوشته

Hololeaps

“هرگاه مردم بدرستی خواب حوادثی را در آینده میبینند و از سفر با هواپیما یا کشتی سر باز میزنند،آنچه میبینند آینده واقعی نیست،بلکه صرفا چیزی است در زمان حال که پوشیده مانده است و به سوی بر ساختن آن آینده در حرکت است.در واقع،آینده ای که آنها دیده اند با آینده واقعی تفاوت دارد،زیرا خود آنها آن آینده را تغییر داده اند.بنابراین به گمان من معقول تر آن است که بگوییم اگر چنین پدیده هایی وجود دارد،از آن روست که در نظم مستتر کنونی نیز نوعی پیش‌بینی آینده وجود دارد.همانطور که آنها هم گفته اند،حوادث آینده سایه ی خود را بر زمان حال می اندازد.سایه های آن حوادث عمیقا در نظرم مستتر قالب گیری شده است.”
دیوید بوهم – در ملاقات خصوصی با مایکل تالبوت

 

تصور خیلی خوبی از نظریه دنیاهای موازی میده،این دنیا مثه یه بازی کامپیوتری میمونه که تموم احتمالات،تموم حرکات،تموم محیط ها از قبل پیشبینی و رندر گرفته شدن.دراینجا برخلاف بازی کامپیوتری باگ نداریم،چون یه آگاهی بسیار هوشمند همه احتمالات رو در نظر گرفته.در حقیقت هر انتخاب میتونه وجود داشته باشه و به دنبال خودش یه آینده متفاوتی رو رقم میزنه و همه اینها پیشبینی شده.اما اون آینده‌ای که اتفاق میوفته اون آینده‌ای هستش که ما میسازیم.این یکی از بهترین توجیه‌ها دربرابر پدیده آینده‌نگری ست.

انتقال

از قدیم گفتن “تی مالَ تی سر زیر بدار،همسایه دوزد گیفتَن نَما”

بالاخره بلاگم رو از بلاگفا به اینجا انتقال دادم و از این به بعد اینجا مینویسم.

فوق‌طیبعت

“من متاثرم از بیکفایتی خودمان،از استعدادهای عمیق و وسیع و در عین حال دست نخورده‌ی‌مان،و از پیشرفتی که در این زمان تنها با بکار گرفتن گوشه‌ی کوچکی از مغزهایمان نموده‌ایم.ما در واقع کرمهایی هستیم که در راه تبدیل شدن به کرم های بزرگ صد پای بی‌مغز منابع  زمین را می بلعیم،اما من معتقدم که پروانه از درون پیله شروع به حرکت کرده است.آنگاه که آب و هوای مناسب شود،حصار را خواهد شکست و پای به جهان خواهد گذارد،اما نه بصورت نوعی سوپرکامپیوتر،بلکه بصورت موجودی زنده که فوق طبیعت را به تمامی تحقق خواهد بخشید و از پشت سرش به تکنولوژی به عنوان اسباب بازی کودکانه نظر خواهد کرد.”

لیال واتسون

قسمت کوتاهی از کتاب فوق‌طبیعت

لامکان

تنها حال روزم رو میتونه این چند بیت از حضرت مولانا بیان کنه:

نه شرقییم، نه غربییم نه بییم، نه بحرییم
نه از کان طبیعیم، نه از افلاک گردانم

نه از خاکم، نه از آبم، نه از بادم، نه از آتش
نه از عرشم، نه از فرشم، نه از کونم، نه از کانم

نه از هندم، نه از چینم، نه از بلغار و صقسینم
نه از ملک عراقینم نه از خاک خراسانم

نه از دنیی، نه ازعقبی، نه از جنت، نه از دوزخ
نه از آدم، نه از حوا، نه از فردوس رضوانم

مکانم لا مکان باشد، نشانم بی نشان باشد
نه تن باشد، نه جان باشد، که من از جان جانانم

فصل نارنجی!

صبح یه لحظه بیدار شدم؛چشمم یه دفعه افتاد بیرون پنجره؛این دیگه چیه؟!آسمون چرا شطرنجیه….چشمامو مالیدم؛با دقت نگاه کردم؛دیدم نه واقعا یه چیز هست؛بعد از چند لحظه که به حال اومدم دیدم پرنده ها دارن کوچ میکنن….چقدر غمگین کننده…یاد خاطرات پاییزی افتادم!

سال نو مبارک!

هی! یه سال دیگه هم گذشت…هی داریم میریم و نزدیکتر میشیم…سالی که گذشت برای من سال پر پیشرفتی بود و به خیلی از هدف هام رسیدم…و خیلی هدف های جدیدی پیدا کردم…در هر صورت گذشت…با تموم غم ها و شادی هاش…البته غم هاش خیلی بیشتر از شادی هاش بود…دو تجربه خیلی تلخ داشتم…دقیقا طعم اسپرسو رو میداد…هنوز تلخیش هست…بگذریم..باید گذشته رو فراموش کرد و بسمت آینده و پیشرفت پیش رفت.الان دقایقی هست که از سال جدید خوشیدی میگذره…سال ۱۳۸۹ .امیدوارم سال خوب و خوش و پر از پیشرفت و موفقیت برای خودمون و ایران عزیزمون باشه.

سال نو مبارک

یا حق