بایگانی ماهیانه: سپتامبر 2011

فوق‌طیبعت

“من متاثرم از بیکفایتی خودمان،از استعدادهای عمیق و وسیع و در عین حال دست نخورده‌ی‌مان،و از پیشرفتی که در این زمان تنها با بکار گرفتن گوشه‌ی کوچکی از مغزهایمان نموده‌ایم.ما در واقع کرمهایی هستیم که در راه تبدیل شدن به کرم های بزرگ صد پای بی‌مغز منابع  زمین را می بلعیم،اما من معتقدم که پروانه از درون پیله شروع به حرکت کرده است.آنگاه که آب و هوای مناسب شود،حصار را خواهد شکست و پای به جهان خواهد گذارد،اما نه بصورت نوعی سوپرکامپیوتر،بلکه بصورت موجودی زنده که فوق طبیعت را به تمامی تحقق خواهد بخشید و از پشت سرش به تکنولوژی به عنوان اسباب بازی کودکانه نظر خواهد کرد.”

لیال واتسون

قسمت کوتاهی از کتاب فوق‌طبیعت

لامکان

تنها حال روزم رو میتونه این چند بیت از حضرت مولانا بیان کنه:

نه شرقییم، نه غربییم نه بییم، نه بحرییم
نه از کان طبیعیم، نه از افلاک گردانم

نه از خاکم، نه از آبم، نه از بادم، نه از آتش
نه از عرشم، نه از فرشم، نه از کونم، نه از کانم

نه از هندم، نه از چینم، نه از بلغار و صقسینم
نه از ملک عراقینم نه از خاک خراسانم

نه از دنیی، نه ازعقبی، نه از جنت، نه از دوزخ
نه از آدم، نه از حوا، نه از فردوس رضوانم

مکانم لا مکان باشد، نشانم بی نشان باشد
نه تن باشد، نه جان باشد، که من از جان جانانم