ارتباط

همه با به واسطه محیط و شرایطی که در اون بزرگ شدیم، به ساختار متفاوتی از وزن نورون‌های مغز رسیدیم و همین امر باعث شده تا نسبت به هم متفاوت ببینیم، فکر کنیم و باشیم. البته نمیشه تاثیر خود فرد رو در شکل‌گیری این تفاوت نادیده گرفت. بنظرم من تفکر یکی از عواملیه که میتونه این وزن‌ها رو تغییر بده. در هر صورت این تفاوت یکی از عوامل بوجود اومدن و تکامل ارتباط بوده. بدین صورت که ما برای قرار دادن فرد در زاویه دید ذهنی خومون سعی در ارتباط کردیم. از تغییر در قیافه (ساده‌ترین حرکات صورت مثل اخم یا خندیدن) تا تکلم و … .

ارتباط

تقریبا داستان جدی از اونجا شروع شد که شروع کردیم تا با شکل‌دهی به اصوات با هم ارتباط برقرار کنیم؛ بله، تکلم. اما این کافی نبود، چون نمیشد منظور و زاویه دید رو به مخاطبین بیشتری مثلا در زمان یا مکان دیگری ارائه کرد. به همین دلیل میشه گفت کتابت به وجود اومد. اینجوری دانش به نسل‌های بعد و یا حتی افرادی که در موقعیت جغرافیایی دوری قرار داشتن بدون تحریف منتقل میشد. اما این کافی نبود، چون همچنان مشکل سرعت انتقال اطلاعات و ابهام وجود داشت. با پیشرفت بیشتر علم، ضبط صوت و در ادامه ضبط فیلم امکان پذیر شد. همین امر باعث بوجود اومدن راه‌هایی برای انتقال اطلاعات مثل کتاب صوتی و فیلم شد. در ادامه هم اختراع کامپیوتر و در ادامه اون شکل‌گیری اینترنت و وب باعث شد تا نشر این رسانه‌ها بسیار بسیار آسون بشه. بنظرم صنعت بازی‌سازی یکی از موفق‌ترین رسانه‌های موجوده که جدی گرفته نمیشه!
با تمام این پیشرفت‌ها همچنان رسانه اونقدر پیشرفت نکرده که بشه منظور کامل رو بدون دخل تصرف در کمترین زمان ممکن منتقل کرد.

کتاب

من به شخصه به دلیل نوستالژی از طرفداران کتاب سنتی و چاپی‌ام اما بنظرم زمان این رسانه به پایان رسیده. هم نشرش سخته، هم سرعت انتقال اطلاعاتش کمه، هم انتشارش هزینه‌ی بالایی نسبت به رقبای جدیدش داره و از همه مهم‌تر قدرت چاپ و نشر در دست همه نیست. یکی از مهمترین ماحصل‌های شکل‌گیری اینترنت این بود که قدرت نشر رو به همه‌ی کاربران داد. اینجوری هر فردی می‌‌تونه با همون روش سنتی نوشتار، منظور و زاویه‌ی دید خودش رو به دیگران منتقل کنه و در نتیجه به ما کمک میکنه تا با دیدن از زاویه‌ دیدهای متفاوت، امکان رشد سریع و پیدا کردن راه حل مناسب برای بهتر یا بیشتر زنده بودن رو پیدا کنیم یا حداقل درک بهتری از محیط اطرافمون داشته باشیم. بنظرم یکی از غول‌ترین ابزاری که در ادامه این تکامل به وجود اومد ویکی‌پدیاست.
جهت فان همیشه به دوستان میگم که : “کتاب رو بندازین دور، کتاب خیلی کنده”.

اون دسته از افرادی که فکر می‌کنن کتاب موندگاری بیشتری داره بنظرم از این دید نگاه کنن که همونطور که با قطع شدن برق و از بین رفتن سرورها دانش روی اینترنت به خطر میوفته، بارها و بارها در طول تاریخ کتابخونه‌ها سوخته شدن و جنگ و آشوب و عدم انتشار سریع باعث شده خیلی از دانش‌ها به هدر برن تا حدی که ما مجددا و مکررا با راه کاملا متفاوت به ابزاری که در هزاران سال پیش توسط انسان ساخته شده بود رسیدیم.

یادگیری

یکی از موضوعات داغ امروزه در دنیای کامپیوتر، یادگیری ماشینه. یادگیری ماشین یا Machine Learning دقیقا یک مدل الهام گرفته شده از روش یادگیری مغز انسانه. بدین صورت که هر چقدر اطلاعات و دیتای ورودی برای یادگیری ماشین بیشتر باشه، تصمیم‌گیری ماشین قوی‌تر و دقیق‌تر میشه. پس ما باید فارق از اینکه رسانه چیه به انتقال و دریافت اطلاعات بپردازیم.

در زندگی بارها به مواردی برمیخوریم که از چند زاویه دید درست به نظر میرسن. درست یا غلط بودن هرچیز قراردادیه بین خودمون برای انجام کارهایی که بیشتر به نفع خودمون یا به نفع جمعمونه. هیچ منطق و مطلبی اونقدر درست نیست که نشه تغییرش داد.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *